خبرمصاحبهمهاجران موفق

گفتگو با آنشان خسروی کاپیتان ایرانی تیم ملی کاراته سوئد

دیگر هیچ آرزویی دست نیافتنی نیست

مهاجرت ورزشکاران ایرانی پدیده ی جدیدی نیست اما در سالهای اخیر و با افزایش ناکارآمدی مدیریت در سطوح مختلف ورزشی توام با کاهش حمایت از قهرمانان به ویژه در رشته های ورزشی انفرادی، در ماه های اخیر مهاجرت ورزشکاران نیز شتاب تازه ای گرفته است.  کشور سوئد با ارائه امکانات حرفه ای به ورزشکاران، برداشتن هزینه های سرسام آور تمرین ها و مسابقات و همینطور حمایت کافی از قهرمانان هم اکنون تبدیل به یکی از مقصدهای اصلی برای ورزشکاران رشته های رزمی شده است که سالها تلاش و زحمت شان در ایران را بر باد دیده میبینند.

آنشان خسروی جوان ۲۶ ساله اهوازی نیز یکی از ده ها ورزشکار ایرانی است که در سالهای گذشته به امید رسیدن به اهدافی که سالها برای آن تلاش کرده به سوئد آمده است. ما در سایت خبری “خبر سوئد” گفتگویی را با او ترتیب داده ایم و شما مخاطبین گرامی را به خواندن این مصاحبه جذاب دعوت میکنیم.

درود جناب خسروی؛ لطفا خودتان را برای خوانندگان سایت «خبر سوئد» معرفی کنید تا بیشتر با شما آشنا شویم.

سلام؛ آنشان خسروی هستم متولد اهواز، ۲۶ ساله و از شهر اهواز آمده ام. چهار سال و پنج ماه پیش به سوئد آمدم و در حال حاضر در استکهلم زندگی میکنم.

از چه سنی کاراته را شروع کردید و در ایران تا چه مراحلی پیش رفتید؟

من از سن ۶ سالگی کاراته را شروع کردم و در زمانی که ایران بودم تا عضویت در تیم ملی کاراته ایران رسیدم. پس از چندین دوره قهرمانی در ایران، زمانی که برای تیم ملی ایران مبارزه میکردم یک مقام دومی و یک مقام سومی آسیا را کسب کردم.

چرا شهر استکهلم را برای زندگی در سوئد انتخاب کردید؟ آیا دلیل آن امکانات بیشتر ورزشی است؟

من قبلا به مدت یک سال و نیم در شهر یوتبوری زندگی میکردم اما برای رسیدن سریع تر به اهدافم استکهلم را انتخاب کردم. به هر حال امکانات در پایتخت بیشتر از شهرهای دیگر محیا است، ولی دلیل اصلی این است که اکثر اردوهای تیم ملی سوئد در استکهلم برگزار میشود؛ ضمن اینکه باشگاه فعلی من که در حال حاضر بهترین باشگاه کاراته سوئد است در استکهلم مستقر قرار دارد.

بسیار عالی، پس شما در سالهای نوجوانی قهرمان ملی بودید؛ به عنوان یک قهرمان ملی در ایران از چه میزان حمایت مالی و معنوی برخوردار بودید؟ حقوق ماهیانه ای که از فدراسیون دریافت میکردید به اندازه ای بود که کفاف زندگی و فعالیت های ورزشی تان را بدهد؟

از من هیچوقت حمایتی نمی شد و از هیچ جا ساپورت نمیشدم. زمانی که در ایران بودم هزینه شرکت در تمام مسابقاتی که داشتم را خودم پرداخت کردم. اینکه من باید خودم تمام هزینه های ورزش، تمرین و مسابقه  هایتم را پرداخت میکردم برای من خیلی سخت بود. البته من جایی شاغل هم نبودم و تمام این هزینه ها بر دوش پدر و مادرم بود و آنها هم تا حد مشخصی امکان حمایت داشتند و وقتی که حمایت از من برای آنها هم سخت شده بود تصمیم گرفتم که برای رسیدن به هدفم راه مهاجرت را در پیش بگیرم.

با پدر مادرتان در حال حاضر در تماس هستید؟ آنها نظرشان درباره مهاجرت شما چیست؟

بله در تماس هستیم اما متاسفانه از زمانی که من از ایران خارج شدم حدود پنج سال است که با هم ملاقاتی نداشته ایم. آنها همیشه از پیشرفت من خوشحال بوده اند و از اینکه میبینند من به اهدافم نزدیک تر شده ام خرسند هستند.

عدم حمایت از یک قهرمان ملی در ایران فقط برای شما بود یا اینکه فدراسیون کاراته از هیچ ورزشکار ملی حمایت نمیکرد؟

گرفتن حمایت از فدراسیون نیازمند داشتن رابطه بود که من نداشتم. فقط تعداد خاصی بودند که این امکان را داشتند و از کمک های فدراسیون برخوردار میشدند و من جزوشان نبودم. من از دوران کودکی هدفم رسیدن به المپیک بود اما با تبعیضی که در سیستم ورزشی ایران وجود داشت و همینطور امکاناتی که در اختیار افراد خاصی قرار میگرفت، هدف بزرگی مانند المپیک برای من یک آرزوی دست نیافتنی شده بود. اینکه هر تلاشی میکردم به بن بست میرسید باعث شده بود که من تصمیم بگیرم حتی تا کنار گذاشتن کاراته نیز پیش بروم.

و چه اتفاقی باعث شد که شما از تصمیم تان عقب نشینی کنید و کاراته را ادامه بدهید؟

حمایت دوباره پدر و مادرم و همینطور انگیزه هایی که مربی من در ایران داد باعث شد کاراته را همچنان ادامه بدهم، اما این حمایت ها کافی نبود. به همین دلیل مهاجرت را یک راه سخت اما شدنی برای رسیدن به هدفم دیدم.

از چه زمانی تصمیم به مهاجرت گرفتید؟چرا سوئد؟

من از ۱۷ سالگی به فکر مهاجرت افتاده بودم تا بستر مناسب تری را برای نشان دادن انگیزه هایم پیدا کنم؛ اما از پس هزینه های بالای آن برنمی آمدم. پدر و مادرم باز هم به کمکم آمدند و هزینه های مهاجرت من را با گرفتن قرض و وام تهیه کردند. ضمن اینکه من از همان دوران نوجوانی عاشق سوئد بودم با اینکه هیچ آشنا یا دوستی در اینجا نداشتم.

آیا دلیل اصلی مهاجرت شما همین عدم حمایت مالی فدراسیون بود؟ یا دلایل دیگری هم داشت؟

خیر، فقط یکی از دلایل عدم وجود حمایت مالی بود. یکی دیگر از دلایل این بود که من هیچ آینده ای را نمیتوانستم برای خودم در ایران متصور باشم. به هر دری که میزدم بسته بود و این تلاش بیهود من را خسته میکرد. خسته شده بودم. من انسان با هدفی بودم اما آنها اهداف من را نابود کردند. هرچند شکر خدا آن روزهای پر از نا امیدی تمام شده است و اکنون در سوئد خودم را در مسیر رسیدن به اهدافم میبینم.

چند وقت طول کشید که بتوانید از دولت سوئد اقامت دریافت کنید؟ آیا برخوردی که از اداره مهاجرت سوئد انتظار داشتید را دریافت کردید؟

اولین پاسخی که اداره مهاجرت به من داد در واقع رد دلایل پناهندگی من بود و جواب منفی دادند اما دو سال بعد از طریق دادگاه مهاجرت یوتبوری توانستم اقامتم را دریافت کنم. البته کمک های بی دریغ اعضای تیم ملی سوئد و پیگیری ها دلسوزانه مربی خودم در روند رسیدگی به پرونده اقامت من سهم بسزایی داشتند؛ من در مجموع سه و نیم سال برای گرفتن اقامت سوئد انتظار کشیدم.

چند وقت بعد از ورودتان به سوئد کاراته حرفه ای را در سوئد شروع کردید؟

من حدود یک ماه در کمپ پناهندگی بودم که اصلا برای من مکان مناسبی نبود چون باید به امکانات ورزشی دسترسی می داشتم و اما در کمپ امکانات ورزش حرفه ای وجود نداشت. تا اینکه با یک مربی ایرانی ساکن یوتبوری استاد سیامک رضایی در باشگاه فورولوندا آشنا شدم که خوشبختانه به من کمک کردند تا بتوانم یک محل زندگی در شهر یوتبوری داشته باشم و بتوانم به امکانات باشگاهی و تمرین حرفه ای دسترسی داشته باشم. جا دارد همینجا از کمک های فراوانی که ایشان داشتند هم سپاسگذاری کنم. به محض ورود به یوتبوری با کمک مربی جدیدم به تیم کاراته فورولوندا پیوستم و این تیم تمام هزینه های ورزشی من را تامین کرد تا بتوانم در مسابقات مختلف شرکت کنم.

درباره اولین مقامی که در سوئد گرفتید کمی توضیح بدهید. مسابقات در چه سطحی بود و شما چه مدالی گرفتید؟ حس خانواده تان بعد از شنیدن نتیجه مسابقه چه بود؟

اوایل سال ۲۰۱۶ بود که مربی از من خواست که خودم را برای مسابقه آماده کنم. من با اینکه در شرایط بدنی ایده آل نبود اما قبول کردم. اول مسابقه من در شهر یونشوپینگ بود که در یک تورنمنت بین المللی با حضور کاراته کارهای سوئدی، نروژی و دانمارکی بعد از ۴ مبارزه توانستم مقام اول را کسب کنم و اولین مدال طلای خودم در سوئد را کسب کنم.

foto: privat

واقعا قابل تحسین هست؛ تا به حال در سوئد چه مقام هایی رو کسب کردید؟

ما تا امروز سه مدال طلا برای قهرمانی سوئد در مسابقات انفرادی کاراته و همینطور چهار مدال طلای تیمی کاراته را کسب کردم. در حال حاضر هم کاپیتان تیم ملی کاراته سوئد در رده بزرگسالان و هم اینکه کاپیتان تیم باشگاهی خود در استکهلم هستم.

آیا در سوئد کماکان برای تامین هزینه های ورزش حرفه ای تان دچار مشکل هستید؟

من هر مسابقه ای که شرکت میکنم از طرف باشگاه هزینه های آن تامین میشود. هزینه هایی مانند رفت و آمد و محل اقامت و تجهیزات ورزشی و لباس و اینطور هزینه ها. البته برای تامین هزینه های زندگی خودم مشغول به کار هستم اما برای ورزش حرفه ای هزینه ای از خودم پرداخت نمیکنم. ناگفته نماند که بخشی از درآمد فعلی من نیز از طریق آموزش کاراته به دست می آید.

با هم تیمی های سابق خودتان در ایران در‌ تماس هستید؟ وضعیت شان در سالهای اخیر بهبودی داشته است؟

بله در تماس هستیم، اکثر ایشان یا کاراته را کامل کنار گذاشته اند یا اگر مانده اند فقط تفریحی و در اوقات فراغت خود ادامه میدهند.

آیا هنوز هم راهیابی به مسابقات المپیک را غیرقابل تصور میدانید؟

نه! دیگر یک آرزوی دست نیافتنی نیست بلکه از اینجا به بعدش کاملا به خودم و میزان تلاشم بستگی دارد.

اگر بخواهیم میزان آمادگی شما برای حضور در مسابقات بین المللی را بدانیم شما چه نمره ای به میزان آمادگی خودتان می دهید؟

با وضعیتی که شیوع ویروس کرونا به وجود آورده است تمامی تمرین های گروهی و مسابقات کنسل شده است و به همین خاطر من هم در اوج آمادگی نیستم و به خودم از ده نمره ۸ میدهم. البته من تمرین های انفرادی خود را همچنان ادامه داده ام.

foto: privat

اگر در آینده نزدیک شما را در المپیک ببینیم با پرچم چه کشوری مبارزه خواهی کرد؟

قطعا با پرچم سوئد؛ چون کشور سوئد جایی بوده که به من بها داده شد و به امید خدا تمام تلاشم را خواهم داشت تا برای سوئد در المپیک سال بعد  سهمیه و حتی مدال داشته باشم. اگر هم به المپیک سال بعد نرسم حتما تلاشم را برای راهیابی به المپیک چهار سال بعد خواهم داشت. مشکلی که من برای شرکت در مسابقات فرامرزی داشتم پاسپورت بود که با گرفتن اقامت این مشکل من نیز حل شده است.

آیا با حریف اسرائیلی هم مسابقه خواهید داد؟

بله حتما، چون من دیگر برای ایران مسابقه نخواهم داد.

در طول چند سال اخیر آیا مسئولان ورزشی ایران تلاشی برای برگرداندن شما به ایران کرده اند؟

خیر، چون تقریبا میدانستند که من دیگر قصد بازگشت ندارم و اراده ام برای ادامه در سوئد قوی است. قبل از خروجم از کشور هم فقط مربی ام در جریان قصد مهاجرتم بود که خودش یکی از مشوق های من در این مسیر بود.

به عنوان یک قهرمان ملی و یک جوان موفق ایرانی در‌ سوئد چه پیامی برای همزبانان خودتان به ویژه مهاجران ایرانی در سوئد دارید؟

هیچ تلاشی بدون نتیجه نخواهد بود و من از همه میخواهم که همیشه تلاش کنید و برای اهدافتان بجنگید. هیچ هدفی در این دنیا دست نیافتنی نیست و فقط اراده قوی شما و قدم برداشتن در مسیر رسیدن به هدف لازم است.

 

(کلیپی کوتاه از اجرای فن اشی بارای توسط انشان خسروی در مسابقات سوئد)

 

 

یکی از برنامه های سایت خبری "خبر سوئد" شناساندن چهره های برجسته و مهاجرین تلاشگری است که موفق شده اند با اراده و پشتکارشان مسیر سخت مهاجرت را به اهداف مهم زندگی شان منتهی کنند. اگر شما نیز مهاجر موفق دیگری می شناسید و مایل هستید با او در تماس باشیم و درباره اش بیشتر بدانیم، لطفا از طریق ایمیل info@khabar.se با ما در تماس باشید.

‫۲ دیدگاه ها

  1. آنشان قهرمان واقعی کسی که با اخلاق ورزشی و اعمالی پسندیده در سالهای زندگی خود در ایران فردی سخت‌کوش در رسیدن به اهداف خود در چارچوب قوانین حرفه ای ورزش کاراته تبدیل به فردی موفق جوانی خوشنام و مدال آور شد که متاسفانه در زمان حضور فعال خود در عرصه ورزشی ایران مورد کم لطفی و کم توجهی مسئولین ورزشی قرار گرفته و ایشان برای دنبال کردن اهداف بلند پروازانه خود به کشور سوئد مهاجرت کرد تا آنجا اهداف دور دست خود را بسیار نزدیک ببیند برای ایشان امیدواریم که در در آن کشور و زیر پرچم آن کشور با دنبال کردن مسیر خود در پی رسیدن به اهداف شخصی و اهداف ملی آن ملت باشد جای دارد تشکر ویژه‌ای کنیم از مربیان حامیان و کسانی که در این مسیر ایشان را یاری می کنند و یا خواهند کرد

  2. با درود و احترام .به آنشان خسروی ، سلام ما را برسونید .ایشان در زمانی که اهواز بودن بنظر می رسد سخت کوش باشه و شکر که در کشور سوئد موفق شدن و حداقل با موفقیتش و شنیدن موفقیت شاید باعث بشه جوانان زیاد دیگه که مثل آنشان خسروی پر استعداد در ایران سرزمین استعداد کش هستند انگیزه بگیرند برای کوشش برای رسیدن به هدف و هرچقدر انسان قویتر یعنی افسردگی کمتر ، زمانی در بخش ایروبیک استان خوزستان تیمی داشتم بدون هیچ حمایتی و تصمیم گرفتم در پست ریاست ایروبیک استان خوزستان کاندید بشوم در جلسه به آقای گرشاسبی ریاست تربیت بدنی استان و خانم شهریان از تهران گفتم : ورزشکار و مربی حقوق ندارد آنگاه شما همایش پیاده روی برگزار می کنید سپس جوایز(بودجه حق ورزشکار) به کسانی می دادند که آمده بودن راه بروند و قید قرعه چیزی را ببرند. به ایشان گفتم : این بودجه ها باید برای حقوق ورزشکار و مربی هزینه شود .آنجا بود که فهیدم که خانم افشین رای ها را خواهد برد و من معلم فیزیک ( مهندس مکانیک )دبیرستان غیرانتفاعی صالحین کیانپارس با مربیگری تیم استپ و آمادگی جسمانی جای ندارم و حذف شدم .انشان خسروی شاید مرا بخاطر بیاورد اگر هم نیاورد ما خوشحالیم از سرزمین استعدادکش به سرزمین کشف استعداد ها رفت. از حکومت مهاجر پذیر سوئد سپاسگزاریم که بچه های ما رو قبول کردن هنوز هم زیاد داریم که بفرستیم و در یونان موردی رو در کمپ سراغ دارم . در کوت عبدالله اهواز هم مورد خوبی که قهرمان کشوری در ورزش کونگ فو هست ؛هنوز داریم که حقوق ندارد.محمدرضا شمالی زاده.ارشد بیومکانیک ورزشی ( اهواز)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا